منتظر آن روزم

بسم رب الزهرا


خواهرم!
از جانب من کمی برایم اشک بریز...
بر قبر تنهائیم کمی عطر بریز...
میگویند خواهر سنگ صبور برادر است، به گمانم که همین است...
خواهرم بعد سفر یاد مرا جارو بزنم، گرد و گبار دلم من طوفانیست...
دلم من هر لحظه اش از غم تنهائی خون است...
یه سوالی دارم: بعد من چشم تو بارانیست؟
شاید این رسم زمانه بشود تنهائ
تو نیایی به پیشم دل من طوفانیست! تو ز طوفان دوری...



کلمات کلیدی :
برچسبها:


خادم شهدا: محمدتقی امانی
شلمچه:


من ایستاده بودم بلند و استوار

بسم الله
نشستم تا نفسی تازه کنم و او ایستاده بود
پرسید از دوستانت یاد کن، گفتم حسن(غلامحسین
)


حسن


گفت:هاشمی
پرسید چه خبرا ؟ گفتم ، غیرت، شهادت، عفت، حیا
گفت: آزادی، روشنفکری، ماهواره، تجمل
پرسید چه کاره ایی؟ گفتم ، رزمنده ام، پاسدارم،
گفت: بازاریابم، در کوچه های روشنفکری
پرسید اهل کجایی؟ گفتم ، اهل کمیل و ندبه ام
گفت: اهل رقص و آوازم
پرسید چرا خاک گرفته ایی؟ گفتم، نشان غربت مادر است
گفت: آتش روز عاشورایم
پرسید چرا می جنگی ؟ گفتم تا تو را نجات دهم
گفت: تا تو را به زیر آرم
پرسید نتیجه؟ گفتم باطل زهوق است 
گفت: بیشماریم
و بسیار پرسید و بسیار گفتم 
...
 ایستاده ام ، بلند و استوار
افتاده است ، بی جان و بی رمق
امیر حزب الله ، سرور من، خامنه ایی



کلمات کلیدی :
برچسبها:


خادم شهدا: محمدتقی امانی
شلمچه:


ولدی علی! علی الدنیا بعدک العفا...
در تاریخ معاصر ، عکاسان را نیز می توان در زمره مورخان به شمار آورد. در کتاب های تاریخ معاصر ، بسیاری از وقایع به شکلی گویا توسط عکاسان به ثبت رسیده اند. مصادیق بسیاری را می توان در تاریخ معاصر یافت که عکس یا عکس ها به تنهایی روایت گر بخش های مهمی از وقایع هستند.
عکسی را که مشاهده می کنید ، یکی از همان مواردی است که نیازی به روایت گری ندارد.
پدری در حال خداحافظی از فرزند خویش است. فرزندی که هنوز لباس بسیجی خود را بر تن دارد و گرد و غبار میدان نبرد بر سر و صورتش باقی است.هر بیننده ای به فراخور دیدگاه و جهان بینی خود ، به درکی تاثر گذار از این عکس می رسد. یکی درد و رنج و حرمان و دیگری شکوه و عزت و شرف. همان گونه که به حادثه ی روی داده در دهم محرم سال 61 هجری می توان با عینک هایی متفاوت نگریست اما تاریخ گواهی می دهد که کدام نگرش و کدام جهان بینی در نهایت به مقام «وراثت زمین» خواهد رسید. بیش از این نوشتن جایز نیست.پس...

 



کلمات کلیدی :
برچسبها:


خادم شهدا: محمدتقی امانی
شلمچه:


ماجرای این عکس معروف دفاع مقدس چیست؟

 




احمد دهقان، نویسنده کتاب سفر به گرای 270درجه در توضیح این عکس – به عنوان شاهد عینی این تصویر- می گوید:
عکس مربوط است به 21 دی ماه سال 65، سومین روز عملیات کربلای پنج در شلمچه، وقتی که گروهی از نیروهای ایرانی در محاصره نیروهای عراقی گیر افتاده بودند. توی یکی از سنگرها، عباس حصیبی (شهید سمت چپ در عکس) و علی شاه آبادی (شهید سمت راست که یکی از سمینوف چی های دسته ادوات بوده)، کنار هم نشسته بودند که تیر سمینوف عراقی می خورد به سر حصیبی و رد می کند، می خورد به سر دومی. سر حصیبی را باند پیچی کرده بودند … عکس را هم رضا احمدی با دوربین علی شاه آبادی گرفته …
یادِ شهدای 8 سال دفاع مقدس گرامی باد. برای شادی روح این سرافرازان، فاتحه ای قرائت فرمائید.


نوید شاهد:عکس مربوط است به 21 دی ماه سال 65، سومین روز عملیات کربلای پنج در شلمچه، وقتی که گروهی از نیروهای ایرانی در محاصره نیروهای عراقی گیر افتاده بودند. توی یکی از سنگرها، عباس حصیبی (شهید سمت چپ) و علی شاه آبادی (شهید سمت راست)

به گزارش نوید شاهدبه نقل از ندای انقلاب، این عکس یادگار روزهای ماست. عکسی که همیشه بی نام عکاس دیدیمش. و بی نامی از شهدایش.

 




کلمات کلیدی :
برچسبها:


خادم شهدا: محمدتقی امانی
شلمچه:


مضطر نامه

این روزها...


این روزها ؟...نه...  ا ی ن  ...ر و ز ه ا....


دلم مضطر است...


مضطری که دلم را بند بند کرده...شاید هم دلم مرده است...


مضطر  "هست هایی که باید نیست باشند"...


و  "نیست هایی که باید هست باشند"...


دلم مضطر است...


مضطر بودن ها...آمدن ها...رفتن ها...نرسیدن ها...


و اما ذکر "امن یجیب "یادت ...دلم را "تطمئن القلوب" میکند تا محرمت ارباب...


میشود...؟!میشود دلم را...؟!نه!!!دردهایم را...؟!یا اینکه نه...


اصلا میشود رفتنم را دعا کنید...؟!



*****


مضطر نوشت :تسبیح دلم پاره شده ممنونتان میشوم اگر دانه ی صد و یکم تسبیح تان را به یاد من بیندازید...


**صاحب دل خط خطی ام میشوی سید...؟؟؟دلم مضطر شده...


**چه زود جای میگیرید میخ...در پهلوی مادر ما...


**شهدا العفــــــــو...



کلمات کلیدی :
برچسبها:


خادم شهدا: محمدتقی امانی
شلمچه:


ارتش سایبری حزب الله

alt

 

 





کلمات کلیدی :
برچسبها:


خادم شهدا: محمدتقی امانی
شلمچه:


اولین یادواره شهدای منطقه ارسباران

ستاد یادواره شهدای منطقه ارسباران در نظر دارد به منظور پاسداشت رشادت­ها و از جان گذشتگیهای شهدا و رزمندگان هشت سال دفاع مقدس، فراخوان وبلاگ نویسی در فضای مجازی (وبلاگ­ها) باعنوان «لاله های ارسباران» را برگزار نماید.

نظر به فرارسیدن اجلاسیه یادواره شهدای منطقه ارسباران ، ستاد یادواره در نظر دارد به منظور

پاسداشت رشادت­ها و از جان گذشتگیهای شهدا و رزمندگان هشت سال دفاع مقدس، فراخوان

وبلاگ نویسی در فضای مجازی (وبلاگ­ها) باعنوان «لاله های ارسباران» را با موضوعات ذیل برگزار

نماید. لذا از عموم علاقمندان و وبلاگ نویسان  جهت شرکت در این فراخوان دعوت به عمل می­آید.

کلیه شرکت کنندگان می­توانندمطالبشان را در وبلاگ شخصی خود از تاریخ 15/6/90 تا

حداکثر 25/8/90 آدرس وبلاگ و مشخصات خود را به سایت  shahid-arasbaran.ir  در

قسمت تماس با ما معرفی نمایند. توضیح : از کلیه علاقمندان به شرکت در این مسابقه

 خواهشمند است پس از ثبت نام ، آدرس سایت ستاد یادواره شهدای منطقه ارسباران را

در وبلاگ خودشان لینک نمایند .
 



 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

                                    محورها و موضوعات مسابقه وبلاگ نویسی « لاله های ارسباران »
1-      شهداء ، دفاع مقدس و  بیداری اسلامی.
2-     شهداء و الگو گیری از نهضت سرخ عاشورا.
3-     شهداء و عمل به تکلیف ( لحظه شناسی ).
4-     شهداء و بصیرت.
5-     شهداء و ولایت پذیری

6- نکته هایی از شهدای منطقه ارسباران ( خاطره ، عکس و پوستر و ... )

نکته :‌مطالب و مقالاتی که حول محورهای فوق در وبلاگ ها ثبت و منتشر شده باشد ، پس از بررسی ، جوایزی به نفرات برگزیده اهداء‌ خواهد شد.



کلمات کلیدی :
برچسبها:


خادم شهدا: محمدتقی امانی
شلمچه:


تابلو نوشته های جبهه

            

 زندگی زیباست اما شهادت زیباتر

 

آخرین ایستگاه خاک ...آخرین درجة ایمان شهادت است...

آمدیم تا انتقام سیلی زهرا(س) را بگیریم...آنان که رفتند کاری حسینی کردند، آنان که ماندند باید کاری زینبی کنند وگرنه یزیدی اند...ارتشی و سپاهی دو لشکر الهی - جاده کربلا با تمام سرعت به پیش...از پذیرفتن هر گونه تیر و ترکش معذوریم...اگر راست می گی، وقتی شهید شدی من روسیاه را هم شفاعت کن....گر لذت ترک لذت بدانی دگر لذت نفس لذت ندانی ...اول پیروزی، دوم زیارت، سوم شهادت...بر خدا توکل بر ائمه توسل...بزن به خط که عشقه...بشکند دست بسیجی گردن صدام را...به پشت پیراهنم نوشته ورود تیر و ترکش ممنوع، تیر آمد و گفت: بی سوادم!!! فاتحه...به واحد اخلاص خوش آمدید (تخریب)...به یاد لب تشنه ات یا حسین...بی عشق خمینی نتوان عاشق مهدی(عج) شد....تا سر به بدن باشد این جامه کفن باشد...ترکش! خونة خاله از این وره...جبهه ها احتیاج به انسان ندارند بلکه انسان ها احتیاج به جبهه دارند...جگر شیر نداری سفر عشق مرو....چون همسفر عشق شدی مرد سفر باش ....خرمشهر آمدیم، کربلا می آییم، قدس خواهیم آمد...خودت را فراموش کن تا از یاد نروی!!....در قاموس شهادت واژة وحشت نیست....رفیق گریه هاتم....سوی دیار عاشقان.....رو به خدا می رویم ....شنیدی کربلا وادی عشق است شنیدن کی بود ماندن دیدن....شهادت هنر مردان خداست....صدام اگر مردی خودت را بکش...فرماندهی ازآن توست یاحسین .....کاکو ماسکت کو؟!!....کجایید ای شهیدان خدایی بلاجویان دشت کربلایی .....کربلا رفتن خون می خواهد و مکه رفتن پول!!....گوشة چشمی یا حسین(ع)....ما فرستادگان رضاییم         از مشهد عازم کربلاییم  .... یاد شهدا مانع از انجام گناه می شود.....هر که زجرش بیش، اجرش بیشتر....مهریة بهشت ترک دنیاست....چاکرتیم امام....تا «بنده»ام تابنده ام تا «زنده»ام تا زنده ام. 



کلمات کلیدی :
برچسبها:


خادم شهدا: محمدتقی امانی
شلمچه:


یک شهید امر به معروف دیگر

محمود رفت تو راه امر به معروف شهید شد،باباش خیلی دوست داشت لباس دامادی تنش کنه،اما خونسرد بود میخندید و من حرصم میگرفت،امشب خیلی دوست داشتم روضه علی اکبر بخونم اما باباش بود نمیشد خوند، کربلا هم بری نباید روضه حضرت علی اکبر رو جلو آقا بخونی!،تنهامون گذاشت، دیگه منو علی بدری بقیه بچه ها مثه اون پیدا نمیکنیم، مث مادرم حضرت زهرا بین در و دیوار جون داد،محمود محمود محمود ...!!!

 



کلمات کلیدی :
برچسبها:


خادم شهدا: محمدتقی امانی
شلمچه:


فرشتگان زمینی

درمقابل این همه ایثارو گذشت مگر چه میتوان گفت؟! .....افتخار میکنم به فرشتگان زمینی که اگر نبودند ما هم نبودیم...

 

 

 




کلمات کلیدی :
برچسبها:


خادم شهدا: محمدتقی امانی
شلمچه:


<   <<   51   52   53   54   55   >>   >